تازه تازه با کمی چاشنی!
به نام خدا
تازگی ها که کمی فکر می کنم می بینم که همه ما در این دنیا به بطالت رها نشده ایم .
تازگی ها یکی از دوستانم می گفت فکر کن یه کسی هستی که نمی خوای اطلاعاتت را کسی بداند خوب مجاریی که برای ارائه و تبادل جهت ارتباط خواهی داشت محدود می شود.
تازگی ها وقتی یاد گذشته ها می کنم به این فکر می افتم که متفاوت تر از گذشته باید قرائت قرآن داشته باشم با یک حس جدید و بزرگ تر چون بایستی پس از چند سال بیشتر قرآن این نامه معشوق را فهمیده باشم.
تازگی ها دلم زود برای اطرافیانم می شکند و غصه می خورم چون ریش سفیدهای همه جا نیاز به یک پستانک دارند تا با آن آرام شوند.
تازگی ها فقط درد دل نمی شنوم خودم نیز درد دل نباشم.
تازگی ها دلم می خواهد حرفم را همه بفهمند اما نمی شود چون طعم استغفار ندارد لب تازه تازه زیبایم .
تازه تر بگم سکوت و بی صدایی نشان از همدردی با آنهایی است که می ترسند با گفتارشان اگر اشتباه باشد به خطا برند نه به صلاح راهنمایی کنند.
تازه تر بگویم همه این تازه ها برای این است تا که آرام تر بگویم یعنی از ته ته ته دلم :"خدایا دوستت دارم "
تازه تر اینکه کسی که تو را و طعم مناجاتت را اگر بچشد دیگر هیچ چیز غیر تو نمی خواهد.
من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلا.
تازه تر و تازه تر خدایا من آیا می شود که بتوانم حداقل به امام زمانم خدمت کنم.
تازه تر اینکه خیلی حرفها دارم ولی.....
یکی از کلیدی ترین نکات جهت استفاده هر مدیری این است که رابطه اش با خدا بایستی واعبد ربک حتی آتاک الیقین باشد و به علاوه اینکه باید به رفتار مردم و آدم های اطرافش با دقت بنگرد.
.
